در وب سایت مجله گاردین بخشی وجود دارد با عنوان Asked Google, Here is the answer
در این قسمت نویسندگان به سوال های جالبی که مردم از گوگل می پرسند جواب می دهند. این سوال ها بعضا خیلی بامزه هستند و بعضی از آنها انسان را به فکر فرو میبرند. بازه این سوال ها از این که آیا من آدم خوبی هستم، آیا من آدم بدقلقی هستم تا این که قرص ها چطور کار میکنند و این که ونیز کی غرق خواهد شد متغیر هستند. یک روز که من هم در حال جستجو شدم متوجه سوالی شدم که برایم جالب بود: آیا دکتری بخوانیم؟
اکنون که من در انتهای راه دکتری ایستاده ام به نظرم قبل از پاسخ به این سوال باید بدانیم که اصولا دکتری چیست و بعد برای خواندن یا نخواندنش تصمیم بگیریم.
دکتری یا قله سیستم آموزشی؟
بیایید سیستم آموزشی را مثل یک هرم در نظر بگیریم. مقطع دبستان قاعده این هرم است و هر چه به سمت بالا حرکت میکنیم تعداد کسانی که شانس حضور در مقطع بالاتر را پیدا میکنند کمتر و کمتر میشود. درنتیجه تعداد بسیار محدودی فرصت این را پیدا میکنند که در دوره دکتری حضور پیدا کنند.
یک نوع قاعده کلی برای نحوه گذراندن دروس وجود دارد. همه از یک سیلابس و ساختار خاص در زمان محدود پیروی میکنند و شرایط برای همه افراد در یک کلاس مثل هم است. از همه در یک زمان و با یک سری سؤالات مشخص امتحان گرفته میشود.
همانطور که در هرم در حال حرکت به سمت بالا هستیم موضوعات تخصصیتر و سختتر میشود اما تقریباً شکل دورههای مختلف شبیه به هم است.
اما همینکه وارد دوره دکتری میشوید همهچیز تغییر میکند. نهتنها اوضاع متفاوت با آن چیزی میشود که به آن عادت کردهاید بلکه کاملاً متفاوت با آن خواهد بود. سیلابس خاصی وجود ندارد. در بسیاری موارد شما در مورد انتخاب دروس هم آزادی صد در صد دارید. ساختار از پیش تعیینشدهای وجود ندارد و بازههای زمانی باز و گاهی غیر الزامآور هستند. در مورد اینکه چه چیزی را باید در چه زمانی یاد بگیرید راهنمای مشخصی وجود ندارد و یک امتحان استاندارد با یک سری سؤالات معلوم و محدود تعریفنشده است که بتوانید برای پاسخ دادن به آن از یک سری کتابهای تکست استفاده کنید.
اگر کمی به این تفاوتها فکر کنیم تصدیق میکنیم که دکتری ادامه مقاطع قبلی نیست. پس با همان مهارتهایی که از قبل آموختهایم نمیتوانیم لزوماً در دکتری موفق شویم. دکتری چیزی است متفاوت با تمام آنچه پیش از آن انجام دادهایم و باید برای موفقیت در آن مهارتهای خاصی را یاد بگیریم.
ورود به دنیای حرفهای دانشگاهی
بهجای اینکه به دکتری بهعنوان بالاترین جایگاه سیستم آموزشی فکر کنیم شاید بهتر باشد که آن را بهعنوان پایینترین بخش و قاعده یک هرم دیگر بپذیریم. هرم سیستم حرفهای دانشگاهی یا آکادمیک. در این هرم هم هر چه از پایین به بالا برویم تعداد افرادی که فرصت رشد دارند کمتر و کمتر میشود . بعضی افراد از جامعه دانشگاهی خارج میشوند و بعضی وارد دوره پسادکتری میشوند. در این مرحله هم برخی وارد جایگاههای دانشگاهی میشوند و بهتدریج تعداد کسانی که به مراحل بالاتر میرسند کمتر و کمتر میشود.
دکتری کنکور ورود به این جامعه است. در حقیقت یک دوره آموزشی است که شما در آن شما مهارتهای لازم برای انجام تحقیقات حرفهای دانشگاهی را به دست آورید. البته این مدل تحقیقات ممکن است در جاهایی غیر از دانشگاه هم قابل استفاده و به درد بخور باشد. اما آنچه واضح است این است که دکتری کارآموزی برای یادگیری انجام پژوهش است.
شاید بتوان آن را بهصورت دیگری هم تعریف کرد. شاید بتوان گفت دکتری یک سهم اصیل به علم و دانش است که شما ادا میکنید. خوب چرا باید این کار را انجام بدهیم؟ چون باید نشان دهید که میتوانید پژوهش حرفهای انجام دهیم.
خوب اگر به این کار علاقمند نیستیم و یا اگر آینده ای در زندگی دانشگاهی برای خود متصور نیستیم، چرا باید دکتری بخوانیم؟